بیهیچ تردیدی لایق نام استاد سیدمحمدحسین بهجتتبریزی (۱۱ دی ۱۲۸۵ – ۲۷ شهریور ۱۳۶۷) متخلص به شهریار است. شاعری که چه در حوزه سرودهای فارسی و چه در حوزه سرودهای آذری در التفات و توجه به قالب کلاسیک شعر ایرانی نهتنها حیات و جان دوبارهای به قالب غزل کشورمان بخشید؛ که در دوران رکود و سکون غزل فارسی به عنوان سردمداد قوالب شعر فارسیجان دوبارهای به تن رخ در تیره تراب آن کشید. همین کوشش بود که باعث شد از شهریار بهعنوان آغازگر دوران غزل نو فارسی یاد کنند. شاعری که توانست در قامت شاعران معاصر دست بالایی در معرفی جریان شعر و ادب فارسی در سراسر جهان ایفا کند.
بههمین مناسبت روز ۲۷ شهریور ماه همزمان با سالروز درگذشت استاد شهریار در تقویم ملی کشورمان به نام روز شعر و ادب فارسی نامگذاری شدهاست. به این بهانه با علیاصغر شعردوست طراح این روز و تلاشگر ثبت تقویمی آن از نگارش و ارائه تا ایستادگی برای نهایی شدن ثبت این روز به گفتوگو پرداختیم. اتفاقی که از تاریخ ثبت آن ۲۲ سال میگذرد.
هنر شعر در خون ما جاری و ساری بوده است
علیاصغر شعردوست در گفتوگو با خبرنگار کتاب و ادبیات ایرنا درباره انگیزه نامگذاری روز درگذشت شهریار به عنوان روز شعر و ادب فارسی، گفت: تا زمان طرح و تصویب این پیشنهاد؛ هیچ روزی را به عنوان روز شعر و ادب در تقویم کشور نداشتیم؛ در حالیکه نزد ما ایرانیان شعر همواره عالیترین و نابترین صورتی بوده است که در هنر کمال مجال بروز مییابد.
کمتر ملتی را میتوان در جهان یافت که تا این حد به شعر پرداخته باشد و گنجینهای غنی و ارزشمند به این عظمت داشته باشد. منزلت شعر نزد ایرانیان به اندازهای است که به رغم ساختار وهمی شعر، ارزشمندترین مفاهیم دینی، هنری و تاریخی ما به صورت شعر سروده شده است. به عبارتی دیگر شعر همزاد تاریخی ما ایرانیان است. هنر شعر در خون ما جاری و ساری بوده است.
در انتخاب سالروز درگذشت شهریار به عنوان روز شعر و ادب فارسی؛ به زمانه معاصر نگاه ویژه داشتیم
شهریار چون سیمرغ در جایگاهی چندان فراتر از دیگر شاعران هم روزگارش جای گرفته است که برتری او را به معاصر خود حتی بی چشم و چراغ هم میتوان دریافت
شعر دوست در پاسخ به این پرسش که شاعران نامآور بسیاری داریم، اما شهریار چه ویژگی خاصی دارد که روز درگذشت او را به عنوان روز شعر ادب و پارسی انتخاب و پیشنهاد کردید؟ گفت: در تاریخ ادبیات هر سرزمین، شاعران و نویسندگان کمشماری هستند که چون ستونهای استوار، آسمان آن سرزمین را بر سر انبوه شاعران و نویسندگان دیگر نگاه میدارند. چنین نوابغی هر چند سده یک بار ظهور میکنند.
وی با بیان آنکه تاریخ ادبیات یک ملت برای ظهور چنین نوادری به ادوار مختلف تقسیم میشود. شاعرانی چون فردوسی، نظامی، خاقانی، مولوی، حافظ، سعدی و صائب از ارکان شعر ما به شمار میروند و در پیدایی ادوار مهم ادبی نقش اساسی دارند تصریح کرد: اما در این انتخاب و پیشنهاد؛ من به زمان معاصر توجه داشتم؛ به عبارتی برای توجه بایسته به شعر و شاعران امروز باید شاعر مورد نظر مناسبتی با دوران ما را دارا بود، از سوی دیگر همگاهی این مناسبت با هر کدام از شعرای متقدم گذشته بحث برانگیز بود، همان پیش بینی که بعد از تصویب این موضوع در انتقادها مطرح بود.
این نویسنده و پژوهشگر خاطرنشان کرد: در میان شاعران و بزرگان شعر معاصر کشور استاد سیدمحمدحسین شهریار، به گواهی بسیاری منتقدان و محققان برجسته و به تصریح همگنانش، همچنین تأیید ذوق عمومی، درخشان ترین چهره شعر معاصر ایران است. شهریار چون سیمرغ در جایگاهی چندان فراتر از دیگر شاعران هم روزگارش جای گرفته است که برتری او را به معاصر خود حتی بی چشم و چراغ هم میتوان دریافت. بیگمان توفیق شهریار و اقبال کم مانند وی به اعتبار کیفیت و کمیت آثارش از نوادر تاریخ شعر ماست. زیرا ما در طول عمر پربرکت استاد شهریار و در گستره خلاقیت عظیم او نه یک شاعر بزرگ، بلکه چند شاعرِ بزرگ را دوشادوش هم – میبینیم: پیگیرنده و پاس دارنده سنتهای ادبی است.
شهریار؛ احیاگر غزل فارسی و نیز پدر غزل نو است
یکی از بزرگترین خدمات شهریار، ایجاد تحول در عرصه غزلِ فارسی است. جریان پویایی که امروزه با عنوان «غزل نو» به موازات شعر نو به حیات خود ادامه میدهد
شعردوست با تاکید بر آنکه استاد شهریار با زبان و نگاه ویژه خود در انواع و قالبهای مختلف شعر سنتی سخنپردازی کرده است اظهارداشت: آثار او، در هر نوع و قالبی، هم از نظر قوت و کیفیت و هم از نظر کمیت درخور توجه است. استاد شهریار از سویی با استقبال و اقتفای آثار برخی شاعران متقدم؛ به ویژه خواجه شیراز توان و تبحر خود را در هماوردی با ارکان شعر ایران به نمایش گذاشت است، از سوی دیگر تنها به انتقال مواریث و تجارب ادبی اسلافِ خود اکتفا نکرده، بلکه در جریان تداوم سنت های ادبی، ذهنیت و نگرش نو دارد.
وی افزود: چنین ذهنیت و نگاهی، باعث تحولی شگرف در تاریخ بعضی از انواع شعر فارسی شده است. یکی از بزرگترین خدمات شهریار، ایجاد تحول در عرصه غزلِ فارسی است. جریان پویایی که امروزه با عنوان «غزل نو» به موازات شعر نو به حیات خود ادامه میدهد، در واقع با غزل های نوآیینِ استاد آغاز شده است. از همین رو، شهریار را می توان پس از دوره بازگشت و دوره مشروطیت که به اعتقاد بنده باید از ادوار رکورد و فتور تاریخ غزل شمرده شوند، احیاگر غزل فارسی و نیز پدر غزل نو دانست. رویکرد ویژه شهریار به غزل، باعث شد غزل دیگر باره به عنوان پویاترین گونه شعر فارسی جایگاه خود را در اذهان و انظار بازیابد.
استاد شهریار در خارج از مرزهای جغرافیایی کشور شاعری بسیار مشهور است
این نماینده پیشین مجلش شورای اسلامی در پاسخ به این پرسش که با توجه به اینکه برخی کشورهای همسایه ما به زبان آذری سخن میگویند، فکر میکنید شعرهای شهریار تا چه اندازه در این کشورها منتشر شدهاند؟ گفت: این سؤال از چند منظر قابل پاسخگویی است، اولین موضوع اینکه در خارج از مرزهای جغرافیایی کشور شعرهای استاد شهریار اعم از سروده های فارسی و ترکی استاد از اشتهار خاصی برخوردار است، علاوه بر ترجمههایی که به ۱۰ زبان از سروده های استاد در کشورهای گوناگون منتشر شده است، سروده های فارسی استاد در کشورهای تاجیکستان و افغانستان شهرت ویژه ای داشتند.
وی تصریح کرد: در سال ١٣٨۵ شمسی که به مناسبت یکصدمین سال تولد استاد شهریار برنامههای متنوعی در داخل کشور عموماً و به ویژه تهران و تبریز برگزار شد، بنا به درخواست سفارتخانهها و رایزنیهای کشور در خارج از کشور و بعضاً مراکز علمی و فرهنگی برخی از کشورها یا ایرانیان مقیم خارج، برگزاری چند برنامه بزرگداشت استاد شهریار در خارج در برنامه قرار گرفت.
یکی از این کشورها تاجیکستان بود که آکادمی علوم و اتحادیه نویسندگان تاجیکستان درخواست کرده بودند برنامه علمی فرهنگی مشترکی برای بزرگداشت استاد شهریار در آکادمی علوم تاجیکستان برگزار کنیم و رایزن فرهنگی وقت مامور پیگیری موضوع شد.
این محقق حوزه فرهنگ و ادب خاطرنشان کرد: من وقتی با هیاتی علمی فرهنگی از کشورمان برای برگزاری برنامه بزرگداشت به دوشنبه سفر و با نویسندگان، شاعران و اهل هنر تاجیکستان صحبت کردم، حقیقتا از میزان آشنایی آنها با استاد شهریار و علاقه هوشمندانه شان نسبت به استاد متعجب شدم، نسخه هایی از گزیده اشعار شهریار که در دهه های ١٩۶٠ و ١٩٧٠ میلادی و قبل از استقلال تاجیکستان از اتحاد شوروی در آن کشور منتشر شده بود ملاحظه کردم، برخی از سروده های استاد در آن کشور به وسیله خوانندگان معروف تاجیکستان که در آن کشور حافظ نامیده می شوند اجرا شده بود.
استاد شهریار در دوره بی مهری پهلوی به شعر آذری به یاری آن شتافت
منظومه حیدربابایه سلام، نه تنها به آثار شاعران آذریگوی ایران، بلکه در شعر جمهوری آذربایجان، ترکیه و جمهوری های آسیای میانه هم تأثیر بسیار نهاده است
شعردوست درباره شعر شهریار و چگونگی نفوذ آن قبل از انقلاب با توجه به آنکه حکومت پهلوی چندان میانهای با زبان آذری نداشته است یادآور شد: این نکتهای مهم و قابل تحلیل است. در روزگاری که شعر و ادب آذری در کشور از سوی حکومت نهتنها مورد بیمهری که در معرض تهدید قرار گرفته بود، استاد شهریار به یاری آن شتافت. امروزه آوازه شعرهای آذری استاد سال هاست از حدود و ثغور سیاسی و جغرافیایی درگذشته است.
وی ادامه داد: منظومه حیدربابایه سلام که فرازین قله آثار ترکی شهریار به شمار میرود، نه تنها به آثار شاعران آذریگوی ایران، بلکه در شعر جمهوری آذربایجان، ترکیه و جمهوری های آسیای میانه هم تأثیر بسیار نهاده است. اما باید توجه داشت استاد در مقطعی به سرودن شعر با زبان مادری آغاز کرد که در عرصهٰ شعر فارسی شاعری مطرح و مقبول بود، سروده های شورآفرین شهریار بین خواص و عوام مقبولیت عام یافته بود. در چنین مقطعی بود که استاد فقید شور و غوغایی را که در عرصه شعر پارسی ایجاد کرده بود، به گستره شعر ترکی نیز کشاند و به تعبیر خود خنجر را به خرما تبدیل کرد.
شکست طرح حزب کمونیست شوروی برای اعطای جایزه ادبی لنین به شهریار
شعردوست با اشاره به آنکه حضور قدرتمند شهریار در این عرصه (سرودن اشعار آذری) از دو جهت اهمیت دارد، خاطرنشان کرد: یکی اینکه شهریار توانست به دور از اغراض سیاسی؛ مکتبی نو در شعر آذری بنیان نهد و توجه شاعران ترکی زبان را در ایران و بلکه فراتر از مرزها به ارزش های زیبایی شناختی شعر جلب و شعر را جایگزین شعار کند.
وی افزود: از سوی دیگر او کسانی را که از شعر آذری به عنوان یک حربه سیاسی به نفع بیگانگان بهره میبردند، خلع سلاح کرد. این کوشش ملی شهریار، حتی کرملیننشینان را به صرافت تطمیع شاعر انداخت.
طرح حزب کمونیست شوروی برای اعطای جایزه ادبی لنین به شهریار، با هوشیاری شاعر بزرگ ملی ایران با شکست مواجه شد. این دلایل درستی این ادعا را که در آن روزگار جز شهریار کسی یارای یاری شعر ترکی را نداشت، ثابت میکند.
قرآن کریم و دیوان حافظ؛ دو منبع جوشش شعر شهریار بوده است
شهریار از آغاز رویکرد به شعر و شاعری با کلام خداوندی و آثار بزرگان شعر و ادب این سرزمین مأنوس و مألوف بود
علیاصغر شعردوست نه تنها طراح و به تصویب رساننده روز شعر و ادب فارسی و روز بزرگداشت استاد شهریار در تقویم ملی کشورمان است که تألیفات موفق و درخشانی در مورد استاد شهریار در کارنامه ادبی خود دارد. از همین رو وی را برای ارائه تصویری اجمالی از شخصیت و آفرینش ادبی استاد شهریار با تومجه به دیدارهای مکرر وی با استاد خطاب قرار داد.
شعردوست با تاکید بر آنکه در فرآیند تایید روز شعر و ادب فارسی در سالروز درگذشت استاد شهریار از روح بزرگ شاعر نیز مدد گرفتم و معتقدم او نیز در طی شدن این فرایند با تمام فراز و نشیبش همراهم بوده است گفت: در طول عمر پربرکت استاد شهریار و نیز در گستره خلاقیت عظیم او نه یک شاعر بزرگ، بلکه چند شاعرِ بزرگ را دوشادوش هم – می بینیم: شهریار در عین اینکه شاعری نوآور و مبدع است پیگیرنده و پاس دارنده سنتهای ادبی این سرزمین است.
وی افزود: شهریار از آغاز رویکرد به شعر و شاعری با کلام خداوندی و آثار بزرگان شعر و ادب این سرزمین مأنوس و مألوف بود از همان دوران کودکی که با نظر پدرش در کوران حوادث مشروطه به روستای آباء و اجدادی خود فرستاده میشود و با دو گنجینه عظیم اعتقادی و ادبی ما یعنی قرآن کریم و دیوان حافظ انس میگیرد، انسی که در مواردی به شیفتگی ماننده تر بود، این تسلط به منابع لایزال از سویی و استعداد و نبوغ کم نظیر استاد از سوی دیگر در تکوین و تشکل شخصیت شاعر نقش بسزایی داشت.
بزرگترین وجه شعر استاد شهریار، ایجاد تحول در عرصه غزلِ فارسی است
این نویسنده و پژوهشگر حوزه ادبیات اظهارداشت: فارغ از محتوای سرودههای استاد شهریار که از نظر تنوع بسیاری از موضوعات دینی، علمی، فرهنگی، هنری و حتی سیاسی را در بر میگیرد، از نظر فرم نیز با زبان و نگاه ویژه خود در انواع و قالبهای مختلف شعر سنتی سخن پردازی کرده است. آثار او، در هرنوع و قالبی، هم از نظر قوت و کیفیت و هم از نظر کمیت درخور توجه است.
وی یادآور شد: استاد شهریار از سویی با استقبال و اقتفای آثار برخی از شاعران متقدم به ویژه خواجه شیراز توان و تبحر خود را در هماوردی با ارکان شعر ایران به نمایش گذاشت است، از سوی دیگر تنها به انتقال مواریث و تجارب ادبی اسلافِ خود اکتفا نکرده، بلکه در جریان تداوم سنت های ادبی، ذهنیت و نگرش نو دارد.
چنین ذهنیت و نگاهی، باعث تحولی شگرف در تاریخ بعضی از انواع شعر فارسی شده است. یکی از بزرگترین وجوه شعر استاد شهریار، ایجاد تحول در عرصه غزلِ فارسی است. جریان پویایی که امروزه با عنوان غزل نو به موازات شعر نو به حیات خود ادامه می دهد، در واقع با غزل های نوآیینِ استاد آغاز شده است.