*حسنیه عالم زاده 

سردبیر

 

انتقاد از یک حاکم و کارگزار اگر با نیّت «قربهً الی الله» و از سر دلسوزی، آگاهی و علم باشد؛ امری ممدوح، ضروری و لازم است و چنین انتقادی علاوه بر آنکه می تواند موجب پیشرفت و اصلاح در آن کارگزار شود، بستر سعادت مردمان یک جامعه را نیز فراهم خواهد کرد و قادر است علاوه بر اینکه حکّام آن جامعه را به حکمرانیِ مطلوب وا دارد و از گرفتار شدن در ورطه ی خودرأیی و استبداد برهاند؛ مردم را نیز با حقی که بر حاکمان دارند، آشنا کند.

علی کلّ؛ آدمیزاد، بالذات از انتقاد خوشحال نمی شود و طبیعی است که بپذیریم برخی از مسئولین نیز از شنیدن انتقاد ناخرسند شوند؛ لکن این ناخرسندی هایِ ناموجه، نباید موجب دلسردی منتقدان دلسوزی شود که هدفشان از انتقاد، جز جلب رضایت الهی و تامین منافع مردم نیست.

نیک می دانیم که برای ترویج فرهنگ نقد و نقادیِ صحیح، ابتدا باید لوازم آن فراهم شود؛ یعنی قبل از هر چیز عرصه نقد از هرگونه رفتار و نوشتار کینه توزانه و تخریب گرانه دور بماند تا قلم یک ناقدِ سلیم النفس، بر اساس انگیزه های ناصواب و هواهای نفسانی به هر سویی نلغزد و اگر- خدای ناکرده – این عرصه، آلوده به نیات غیرخدایی و وساوس شیطانی شود، آنگاه جامعه ی تشنه ی اصلاح ، همچنان در عطش می ماند و با خسران و تباهی عظیمی مواجه خواهد شد ؛ آنگونه که ظالمی ، مظلوم ؛ و مظلومی ، ظالم نشان داده خواهد شد و اذهان جویای حق و حقیقت در بیراهه ای تاریک ، همواره گرفتار ترس و تشویش خواهند بود و کورسویی از امید را نخواهند دید !

معذلک ؛ اگر می خواهیم گرفتار چنین جامعه ای نشویم و از هرگونه تشویش و اعوجاج در امان بمانیم باید نقد صحیح را مبرم و محترم بشماریم تا بتوانیم در جامعه ای با آسمانی صاف و هوایی پاک ، تنفس کنیم .

لازمه ی زیستن در چنین جامعه ای ، بهره مندی از منتقدینی است که رسالت خویش را ، احصاء ناخالصی ها می دانند و بدون آنکه گرفتار نق زنی ، بی تقوایی و سیاه نمایی شوند و درهای امید را به روی مردم ببندند؛ در قامت یک خیرخواهِ نیک اندیش به رسالت تبشیری و تنذیری خود – توامان با هم – عمل کنند .

پرواضح است که چنین منتقدی از سوی جمود اندیشان به سادگی تحمل نخواهد شد و طبیعی است که در عمل به تکلیف خطیرش با فشارها و تهدیدات دگم اندیشانه ی مستبدان خشک مغز مواجه می شود ، تا آنجا که ممکن است در این مسیر ، ملول و متاذی شود و حتی شئونات زندگی شخصی خود را نیز متاثر از این تضییقات ببیند ؛ اما از آنجا که باید مومنانه جهاد قلم کند ، همواره به این خطاب الهی به نبی مکرم اسلام – صلوات الله علیه – دل خوش دارد که فرمود: « لا تطع الکافرین و المنافقین و دع اذاهم و توکل علی الله و کفی بالله وکیلا » ( احزاب آیه ۴۸ ).

چنین منتقد مومنی، بین خود و خدای خویش حجتی جز سعادت جامعه و مردمانش ندارد؛ پس مومنانه بر صراط مستقیمی که در آن گام نهاده استوار می ماند و از هیچ ریز و درشتی نمی هراسد و از بیانِ حرفِ حق هرگز پروا نمی کند و بیان حق با تمام تلخی هایش در کام او ، «کاحلی من العسل» است .

چنین منتقد راسخی همواره در شداید و سختی ها این کلام مولی الموحدین علی بن ابیطالب (ع) را نصب العین خویش قرار می دهد و مرهم آلام خود می کند که فرمود : « قولوا الحق و لو کان مرّا ».

سیری در تاریخ به ما ثابت می کند که رسالت حق طلبان و مصلحان همواره مستمر و یاد و راهشان همیشه مستدام بوده است ؛ حتی اگر در مقطعی با جبرِ جباران و جهلِ جاهلانِ کج اندیش، منزوی و خاموش شوند ؛ لکن تمامی این مصایب، زبانِ حق طلب شان را دچار لکنت نمی کند و همچون گذشته عاشقانه در دل سختی ها می شوند و ققنوس وار بیرون می رهند .

فلذا ، امروز هر کس که به اصلاح جامعه ی خویش معتقد و امیدوار است و یقین دارد که از اصلاح خود غافل نمانده ، باید در عمل به تکلیف خویش استوار بماند و هیچ گاه از ملامتِ ملامت گران و مکرِ مکاران و زورِ زورمندان نهراسد و در این بزم، سرخوش بماند و بداند « هر که در این بزم مقرب تر است، جام بلا بیشترش می دهند.»

با این وصف ، باید شروع به آگاهی بخشی و اصلاح گری را در محیط پیرامونی خویش امری ضروری و به مثابه یک جهاد مقدس بدانیم و به طور مثال اگر به سعادت مردمان شهرمان (ساوه) می اندیشیم، بپذیریم که بیش از گذشته به یک خیزش آگاهانه در عرصه نقد و نقادیِ عالمانه نیاز مبرم داریم که اگر با همت متعهدین و منصفین قلم به دست، شاهد گسترش چنین خیزش مبارکی باشیم، آن گاه فحاشان و هتاکان و غالیانِ نان به نرخ روز خور، مجال آنکه در کسوت منتقد! به جان ذهن و دل مردم بیفتند و چون موریانه پایه های اخلاق را متزلزل کنند ، نخواهند یافت و از ادامه ی جَوَلان جنون آمیز خویش در عرصه ی مقدس نقد و نقادی باز خواهند ماند؛ بعون الله تعالی .

فی الختام، به مسئولین محترم نیز از باب « النصیحه لائمه المسلمین » توصیه می کنیم که بر تحمل و سعه ی صدر خویش بیفزایند و همواره از انتقادات دلسوزانه استقبال کنند و هیچ گاه درصدد فشار بر هیچ منتقد متعهدی برنیایند که چنین رفتار ناپسندی همواره بی نتیجه خواهد بود؛ همانند آبی که در هاون بکوبند!