عصرایران؛ رضا غبیشاوی – فارغ از هشدارها و ابراز نگرانی های مسوولان درباره کاهش جمعیت و افزایش سالمندی، این وضعیت، جنبه های مثبتی هم برای دولت و مردم دارد.
۱- وقتی اکثریت جامعه سن بالا باشند احتمالا اکثریت جامعه دیگر به فکر مهاجرت یا فرار از کشور نخواهند بود و در نتیجه این مسئله هم خود به خودی حل می شود. وقتی اکثریت جامعه سن بالا باشند از فکر تغییرات اساسی نیز خارج می شوند چه در حکومت و دولت و چه در سایر موضوعات. به زندگی عادی خود با همین شرایط ادامه می دهند و احتمالا حداکثر مطالبه آنها پرداخت به موقع حقوق ها یا افزایش حقوق ها خواهد بود که دولت ها نیز می توانند در صورت نبود بودجه مناسب، با قرض گرفتن از بانک مرکزی یا چاپ پول این مطالبات را محقق سازند.
تورم تولیدی این روش ها نیز چیز عجیب و غریب و مشکل بزرگی نیست. به آن عادت کرده ایم. علاوه بر این، با کاهش جمعیت جوانان و میانسالان و اکثریت جمعیت سالمندان، مطالبه برای خرید خودروهای روز جهان به قیمت های جهانی نیز کاهش خواهد یافت و تمرکز بر واکر و عصا خواهد بود. خودروسازان وطنی هم به راحتی می توانند به روش فعلی تولید و فروش ادامه دهند و از حجم خدمات خود نیز بکاهند چرا که سالمندان توان و انگیزه کمتری برای پیگیری مشکلات خودروها یا اعتراض به کیفیت و … را دارند.
۲- خانواده ها کوچک و کوچکتر می شوند. تعداد زیاد فرزندان به تعداد اندک یا تک فرزندی تبدیل می شوند. این مسیر باعث می شود میزان اموال و دارایی هایی که به صورت ارث از پدر و مادران به فرزندان می رسد بیشتر شود. چون کمتر تقسیم می شود در نتیجه سهم فرزندان از این پول و دارایی ها بیشتر می شود و در نتیجه در آینده، به لحاظ اقتصادی، زندگی راحت تری خواهند داشت و این رفاه اقتصادی یا زمینه سازی رفاه اقتصادی به نسل های بعدی نیز منتقل خواهد شد.
۳- انتقاد می شود اکثریت مردم به بازنشستگان و مستمری بگیرانی تبدیل می شوند در حالی که جمعیت کارمندان و کارگران پرداخت کننده سهم بیمه کوچک و کوچک تر می شود در نتیجه پرداخت حقوق بازنشستگان و مستمری بگیران سخت و سخت تر می شود یا به وضعیت غیرممکن خواهد رسید. درپاسخ باید گفت هم اکنون که جمعیت پرداخت کنندگان بیمه بیشتر از دریافت کنندگان حقوق بازنشستگان و مستمری است ارتباط اقتصادی میان این دو گروه نیست. دولت در بودجه سالانه خود بودجه هنگفتی را برای پرداخت حقوق بازنشستگان کشوری و حتی لشکری اختصاص می دهد و اصولا این پرداخت ها دیگر ربطی به پرداخت سهم بیمه شدگان ندارد چرا که صندوق های بازنشستگی در عمل و هم اکنون ورشکسته شده اند و نیازی نیست منتظر فردا باشیم.
۴- با کاهش جوانان و دانشجویان، احتمال بروز اعتراضات سیاسی اقتصادی و راهپیمایی ها و تجمعات اعتراضی در خیابان ها و دانشگاه ها نیز کمتر خواهد شد. در نتیجه این روند، به سود حکومت خواهد بود.
۵- با کاهش جمعیت و در نتیجه کاهش جمعیت نوجوانان و جوانان، متقاضیان دانشگاه و کنکور و ازدواج نیز به میزان زیادی کاسته خواهد شد. در نتیجه انتقادات از حکومت و دولت بابت این موضوعات نیز کمتر می شود. درخواست شغل هم کاهش می یابد و اکثریت منتظر حقوق بازنشستگی هستند.