سید حسن نصرالله درباره شهید سید عباس الموسوی گفت: پیکر سید عباس موسوی رفت؛ اما روح، اندیشه و فرهنگ، برادران، دوستان، شاگردان، خانواده و تمام کسانی که راه او را ادامه دادند، همچنان باقی است.
وی در خصوص نحوه آشنایی با شهید الموسوی گفت: من با سید عباس موسوی در شانزدهم یا هفدهم دسامبر سال ۱۹۷۶ در نجف اشرف آشنا شدم. شهید شیخ علی کریم که با او ارتباط داشتم، من را با سید عباس الموسوی در نجف اشرف آشنا کرد.
دبیرکل حزب الله لبنان در خصوص ویژگیهای شهید الموسوی گفت: سید عباس الموسوی بسیار باهوش بود. او در کار و تحصیلش جدی بود. سید عباس طلبهای بسیار سختکوش بود و وقتی برای تلف کردن نداشت. سید عباس الموسوی مسؤولیت گروهی از طلبهها را برعهده گرفت. از شانس خوب، در کنار منزل او یک مدرسه بود که من را به یکی از اتاقهای آن مدرسه برد و در آنجا اسکان داد.
سید حسن نصرالله همچنین گفت که شهید موسوی زمانی که درس میداد، روز بعد همان مسائل را تکرار میکرد. سید عباس همیشه و هر روز از طلبهها درباره خورد و خوراک و کلیه امورشان میپرسید. او در نجف اشرف برای طلابش هم پدر بود و هم مادر. او در تلاش بود تا رهبر و نیرو فارغالتحصیل کند.
وی افزود: سید عباس حدود سه کیلومتر را برای درس و زیارت حرم امیرالمؤمنین (ع) پیاده میرفت. ما با سید عباس با پای پیاده برای زیارت به کربلا رفتیم. بعد از آنکه دستگیریها آغاز شد و سید عباس برای دعوتگری به لبنان رفته بود، رژیم صدام درباره او میپرسید. به سید خبر دادیم که مقام های صدام به دنبال او هستند و او نباید به نجف بازگردد تا آنجا دستگیر نشود.
دبیرکل حزب الله اضافه کرد: مقامات صدام به مدرسه ما آمدند و طلاب را بردند؛ اما ما به زیارت امیرالمؤمنین رفته بودیم. پس از بازگشت از نجف، اولین کسی که درباره او سؤال کردیم، استادمان سید عباس الموسوی بود. به منزلشان در الشیاح رفتیم و پرسیدیم چه باید بکنیم. سید عباس الموسوی از سید محمد باقر صدر برای تأسیس یک حوزه اجازه گرفت و همچنین از حمایتها و پشتیبانی سید موسی صدر و حمایتهای چند ساله سید محمد حسین فضل الله برخوردار شد.
نصرالله درخصوص روزهای پیروزی انقلاب اسلامی ایران و واکنش شهید موسوی گفت: در جریان پیروزی انقلاب اسلامی ایران، تمام جهان همگام با نهضت امام خمینی (ره) بود. در روز پیروزی، خوشحالی بسیار زیاد بود و این رویای ما بود که در حال محقق شدن بود. سید عباس بسیار تعامل داشت و از همه ما خوشحالتر بود.
وی در خصوص رابطه میان شهید موسوی و شهید صدر گفت: روابط سید عباس با شهید محمد باقر صدر روابط ویژهای بود. سید بسیار تحت تأثیر او بود و به مرجعیت او، رهبریش و ولایتش اعتقاد داشت؛ اما در عین حال، به تمام مراجع دینی نیز احترام میگذاشت.
دبیرکل حزبالله در بخش دیگری از سخنانش گفت: توجه پدرانه، اجتماعی، دینی و شخصی سید عباس به طلاب امری مستمر بود و مهمترین شیوه برای دعوتگری که سید عباس بر آنکه تکیه داشت، شب زندهداری بود. او یکی از مؤسسان اصلی هیأت علمای بقاع بود.
نصرالله همچنین گفت: زمانی که اسرائیل به لبنان حمله کرد، ما در تهران بودیم. موضع ما از همان اول به صورت قطعی مقابله با دشمن اسرائیلی و جنگ با آن تا زمان اخراج از لبنان بود. سید عباس از روز اول در میان گروه مؤسس حزبالله مهرهای اساسی بود. کمیتهای از میان این گروهتشکیل شده به نزد امام خمینی رفت. سید سخنگوی این هیأت بود. طرح اساسی ما رویارویی با اشغالگران و عنوان اصلی اقدام ما مقاومت بود. امام خمینی این گام را تأیید کرد و از پیروزی سخن به میان آورد و گفت که من پیروزی را در پیشانی شما میبینم.
وی افزود: علت آمدن سپاه انقلاب به لبنان به این خاطر بود که امام خمینی بر این باور بود که حمله در نقطهای که متوقف شده، پایان نخواهد یافت. بخشی از سپاه برای آموزش در لبنان ماند. درهای اردوگاههای سپاه به روی تمام کسانی که خواستار جنگ با اسرائیل بود، باز بود.
دبیرکل حزب الله اضافه کرد: مسأله ولایت فقیه برای سید عباس برگرفته از اندیشه سید محمد باقر صدر بود. با پیروزی انقلاب اسلامی ایران، امام خمینی ولایت فقیه را عملی کرد. هرچند که باید توجه داشت که مهمترین کسانی که ولایت فقیه را بنیان نهادند، فقهای جبل عامل بودند.
سید حسن نصرالله در بخش دیگری از سخنانش درباره نام گذاری جنبش مقاومت لبنان گفت: درباره انتخاب نام حزبالله این توفیق خداوند متعال بود. سرزمین، پایگاهها و مقاومت حزبالله بودند که در ابتدا به سمت این نام رفتند.
وی افزود: نخستین پایگاه نظامی مقاومت در بعلبک در مدرسه دینی بود. سید عباس از روز اول لباس نظامی بر تن کرد و عمامه به سر داشت. روی لباس نظامی عبا میپوشید. سید عباس در دوره آموزشی اول حاضر شد و حاج ابو حسین رعد همراه او بود. نوبت ما در دوره دوم فرا میرسید.
دبیرکل حزبالله گفت: سید عباس در جنوب برای مقاومت و اقدامات نظامی بسیار تلاش کرد. او در خانه جوانان میخوابید. بیشتر وقتش را در جنوب میگذراند؛ آن زمانی که جنوب، جولانگاه دشمن بود. اقدامات او علنی بود؛ در تشییع شهدا حاضر میشد و در مناسبتها سخنرانی میکرد. روابط او با جوانان عالی و عاطفی بود. به اتاقهای عملیات میرفت و پیش از رفتن جوانان به عملیات، با آنها خداحافظی میکرد. او در خطوط مقدم حاضر بود.
نصرالله افزود: سید عباس جمعه شبها از جنوب به ضاحیه میآمد، یک یا دو ساعتی با من مینشست و به بقاع میرفت. جمعه در آنجا نماز میخواند و عصر جمعه یا صبح شنبه به جنوب باز میگشت. زمان عملیات دو اسیر در سال ۱۹۸۶، او به صریفا رفت؛ جایی که خط تماس جدید با دشمن به شمار میآمد. جوانان از او خواستند که به روستای پشتی برود. نمیپذیرفت به همین خاطر از من خواسته شد که با او صحبت کنم و من از او این را بخواهم؛ اما نپذیرفت و ماند تا اینکه عملیات به پایان رسید و اسرائیلیها صریفا را ترک کردند.
وی در بخش دیگر سخنانش گفت: طرح حقیقی ما عدالت، صلح، مقاومت، پیروزی، محافظت از مردم، دفاع از آزادی، میهن و این امت و مقدسات است. اسرائیل از بین خواهد رفت. انشاءالله این رژیم از بین خواهد رفت. این رژیم موقت است.
دبیرکل حزب الله افزود: در فضای مجازی دیدم که پیشنهاد شده بود از کلمه «رژیم موقت» استفاده شود، من این فراخوان را تأیید میکنم. این رژیم صهیونیستی و موقت است؛ رو به زوال است. تنها بحث زمان مطرح است. برای نبرد کاملا آماده هستیم و اگر دشمن اسرائیلی جنگی را به لبنان تحمیل کند، آن وقت شجاعت ما را خواهد دید.
نصرالله در ادامه گفت: ۱۰ روز بود که درگیر انتخاب دبیرکلی برای حزبالله بودیم. هر روز با سید عباس بحث میکردیم تا در پایان قبول کند. برادران در این مرحله به من گفتند که اگر سید عباس قبول نکرد، تو باید قبول کنی. سید عباس به دنبال منصب در حزبالله نبود.
وی ادامه داد: زمانی که از ما میخواهند ساکت باشیم، به تمام کسانی که ساکت نشستند و سلاحشان را تحویل دادند، نگاه کنند تا جوابشان را بگیرند! زمانی که سکوت میکنید و سلاحتان را تحویل میدهید و تسلیم میشوید، به دشمنتان چه میگویید؟ میگویید من ذلیل و ضعیف هستم؟ دشمن مستکبر است و شما را ضعیفتر خواهد کرد.
دبیرکل حزبالله افزود: تقریبا ۲ ماه قبل از شهادت سید عباس موسوی، به من گفت که من خیلی دوام نمیآورم. او یکی از خوابهایش را برایم تعریف و تفسیر کرد که با ام یاسر همسرش و سید حسین پسرش به شهادت خواهد رسید. او یقین داشت که به دست صهیونیستها شهید میشود.
وی تصریح کرد: این مقاومت سقف ندارد. مقاومت به صورت جدی از میزان تهدید، خطرات و این طرح آگاه است و آماده این اصل خواهد بود: «اعدوا لهم ما استطعتم من قوه». طرفداران مقاومت و فضای آن بیش از پیش بیشتر و بزرگتر شدهاند. این تنها مسأله اعداد نیست بلکه این، یک فضا برای جانفشانی است که در آن فرزندانشان حتی تنها فرزندشان را میدهند تا بجنگد.
دبیرکل حزبالله لبنان تأکید کرد: مقاومت بیش از پیش قوی شده است. هیچ زمانی نبوده که مقاومت به این حد در تمام ابعاد نظامی، مادی، معنوی و ایمانی قوی بوده باشد.